خاطره ای در باره شهید مهدی باکری:
دیر به دیر می آمد، اما تا پایش را می گذاشت توی خانه، بگو و بخندمان شروع می شد. خانه مان کوچک بود؛ گاهی صدایمان می رفت طبقه پایین. یک روز همسایه پایینی به من گفت: به خدا اینقده دلم می خواهد یک روز که آقا مهدی میاد خونه، لای در خونه تون باز باشه، من ببینم شما دو تا زن و شوهر به هم دیگر چی می گید، این قدر می خندید؟
سیره شهدای دفاع مقدس ج12 ، ص 33
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: بر روی دَرِ بهشت حلقه ای از یاقوت سرخ است، بر صفحه ای زرّین. هنگامی که آن حلقه بر صفحه زرین کوفته شود، صدا و طنین آن یا علی» است؛
إنّ حلقة باب الجنة من یاقوتة حمراء علی صفائح الذهب، فإذا دقّت الحلقة علی الصفحة طنّت وقالت: یا علی».[بحار الانوار ج8 ص 122]
این حدیث شریف را استاد علامه طباطبایی(رضوان اللّه علیه) در مجلس درس چنین شرح دادند:
سرّ این که صدای کوبه در بهشت یاعلی» است، این است که بر طبق معمول، کسی که بخواهد وارد خانه ای شود، دقّ الباب می کند و صاحب خانه را صدا می زند تا با اجازه و اذن او وارد شود، و چون صاحب بهشت علی(علیهالسلام) است، صدای طنین در یاعلی» است. این مقام از آن حضرت و اهل بیت(علیهمالسلام) است.
منبع: شمیم ولایت، آیت الله جوادی آملی، صفحه 149 - 151
نیمه شبی از گوشه چادر صداهایی شنیدم، خوب که دقت کردم، دیدم دو سه تا از بچه ها، از جمله سعید پور کریم، در خواب ذکر می گویند. خواب خواب بودند؛ اما صدای یا علی» و یا مهدی» و . از لبانشان شنیده می شد. فرق زندگی شهری که با فیلم سینمایی و تلویزیون به شب می رسد و زندگی در جبهه که شب و روزش با سوره واقعه و دعای کمیل و نماز شب و توسل پیوند خورده، همین است.
راوی: محسن گودرزی
منبع: دسته یک، ص 41 و 42
آوردهاند که .
روزی مردی بهلول را دید. چند عدد گردو به او داد و گفت: این گردوها را بشکن و بخور و برای من دعا کن.
بهلول گردوها را شکست و خورد و دعایی هم نکرد.
مرد متعجب شد و پرسید: گردوها را خوردی نوش جانت، ولی نشنیدم دعایی بکنی؟
بهلول گفت: اگر گردوها را برای رضای خدا به من دادهای، مطمئن باش خدا صدای شکستن گردوها را میشنود.
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که خواجه خود روش بنده پروری داند…